امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیل شده است. به دلیل این رسالت مهم، کیفیت خدمات در آموزش عالی در طی دو دههی اخیر توجه فزایندهای را به خود جلب نموده است و به یک هدف مهم تبدیل شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش کتابخانهای و توصیفی، عوامل و مؤلفههای اثرگذار بر آموزش کارآفرینی در سطح خرد و کلان مشخص گردید و سپس الگوی مفهومی مؤلفههای اثر گذار بر نظام آموزش کارآفرینی ترسیم گردید. در این مدل، دانشجویان به عنوان ورودی های یک سیستم آموزشی، وارد محیط آموزشی شده و تحت تأثیر فرآیند آموزش قرار میگیرند و در نهایت خروجی نظام آموزشی، نیروهای متخصص، کارآفرین و مورد نیاز بازار کار خواهند بود. آموزشهای کارآفرینی در سطح کلان، متأثر از محیط سیاسی، محیط اقتصادی، محیط فرهنگی و در سطح خرد متأثر از اهداف آموزش کارآفرینی، محتوای دروس کارآفرینی، برنامهها و سیاستهای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، مهارتهای مدرسان و مرببان کارآفرینی و روش تدریس میباشد.